جدول جو
جدول جو

معنی عشرت آباد - جستجوی لغت در جدول جو

عشرت آباد
(عِ رَ)
دهی از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه. سکنۀ آن 255 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات وبنشن و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ)
شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (سابق) واقع در نزدیکی مرز ایران و شوروی، در کنار راه آهن، کرسی ترکمنستان. این شهر یکصدوهفتادهزار تن سکنه دارد و دارای دانشگاه است و تولیدات آن صنایع نساجی از قبیل پنبه و ابریشم و نیز مواد غذائی است. عشق آباد در قدیم جزو خراسان بوده است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
قصر قصر عشرت آباد، از باغهای مشهور اطراف شهر تهران در طرف شمال، که فعلاً سرباز خانه دولتی است. و رجوع به مرآت البلدان ج 3 ص 196 و سه سال در دربار ایران ترجمه عباس اقبال ص 190 و 191 شود
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ)
دهی جزء دهستان زهرا ازبخش بوئین شهرستان قزوین. سکنۀ آن 372 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، چغندرقند، یونجه، انگور، سردرختی و بادام است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان کاشمر. سکنۀ آن 860 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، میوه های باغ، انگور، پنبه و زیره است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ)
دهی جزء دهستان قزل گچیلو از بخش ماه نشان شهرستان زنجان. سکنۀ آن 140 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و انگور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ)
دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه. سکنۀ آن 364 تن. آب آن از رود خانه چکان و چشمه. محصول آن غلات، پنبه، نخود، کشمش، بادام، کرچک و زردآلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ)
دهی از بخش حومه شهرستان نائین. سکنۀ آن 274 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، حبوب، بادام، پسته و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(عِ رَ)
دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. سکنۀ آن 463 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هََ پَ)
دهی است از بخش گرمسار شهرستان دماوند که دارای 500 تن سکنه است. آب آن از حبله رود و محصول عمده اش غله، پنبه، بنشن، انار، انجیر و انگور است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(شَ رَ)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنۀ آن 113 تن است. آب آن از قنات تأمن می شود. محصول آنجا غلات و لبنیات و چغندر و پنبه. راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان کنجگاه شهرستان هروآباد. سکنۀ آن 181 تن و آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آنجاغلات، حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی از بخش دره شهر شهرستان ایلام. سکنۀ آن 182 تن. آب آن از رود خانه سیمکان. محصول آنجا غلات و حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 912 تن. آب آن از چشمه و اهرچای. محصولات آنجا غلات و زردآلو. در دو محل به فاصله دوهزار گز بنام رشت آبادقدیم و جدید معروف است. سکنۀ رشت آباد قدیم 318 تن است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی از دهستان فشند بخش کرج شهرستان تهران. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر و 218 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه سار تأمین میشود. محصولات آن غلات و بنشن، صیفی و باغات میوه و قلمستان و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنها کرباس بافی است. امامزاده ای دارد بنام هاشم. از کاروان سرای عرب آباد کنار شوسه بدانجا ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(عَ رَ)
دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک. سکنۀ آن 100تن. آب آن از چشمۀ محلی و رود خانه طوره. محصول آن غلات و چغندرقند و انگور است. نام قدیمی این آبادی پنجه علی بوده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کُ رُ کَ)
دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. تپه ماهور و سردسیر است و 120 تن سکنه دارد. از سراب فتح اللهی وزز مشروب می شود. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است و ساکنین از طایفۀحسنوند می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(نُ رَ)
یکی از بخشهای سه گانه شهرستان زاهدان است، در شمال غربی زاهدان در منطقۀ نیمه کوهستانی بین ارتفاعات ملک سیاه کوه و کهورک واقع و محدوداست از طرف شمال به دشت لوت و شهرستان زابل، از مشرق به مرز افغانستان، از جنوب به بخشهای میرجاوه و خاش، و از طرف مغرب به بخش فهرج شهرستان بم. هوای آن معتدل است. آب قرای این بخش از قنوات و چشمه و رودخانه، محصولات عمده اش غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. این بخش از 15 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و جمعیت آن در حدود 5000 نفر است، مرکز بخش نصرآباد نام دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نِ شَ)
ده کوچکی است از بخش دلیجان شهرستان محلات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مَ طَ)
دهی از بخش دره شهر شهرستان ایلام است که 354 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عَ صَ صَ)
دهی از دهستان زهرا از بخش بوئین شهرستان قزوین. سکنۀ آن 1443 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات و چغندرقند و ینجه است. مزارع اکبرآباد، کوشکک، باقرآباد، عنایت آباد، شریف آباد، قدیم آباد، رحمان آباد، فتح آباد، باقرآبادجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
دهی است از دهستان قماب صرصر بخش صدآباد شهرستان دامغان. 6000 گزی شمال خاوری صدآباد، کنار راه شوسۀ دامغان به سمنان. جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 200 تن است. 6 رشته قنات دارد و محصول آنجا غلات، حبوبات، پنبه، انگور، پسته و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. دبستان، گاراژ و قهوه خانه سر راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
دهی است از دهستان بالاولایت بخش حومه شهرستان کاشمر. واقع در 68 هزارگزی جنوب خاوری کاشمر جلگه و هوای آن معتدل است. 974 تن سکنه دارد، آب آن از قنات و محصول آن غلات، باغات انگور، زیره و پنبه است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ)
جائی که جز حسرت در آن حاصل نشود. حسرتکده. حسرت خانه. آرمان خانه، کنایت از دنیای فانی:
گر اهل معرفتی دل در آخرت بندی
نه در خرابۀ دنیا که حسرت آباد است.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(حِ مَ)
نام یکی از دهستان های سه گانه بخش دورود است. این دهستان در خاور دورود واقع و حدود آن بشرح زیر است: از شمال به دهستان ژان، از جنوب به دهستان زلقی، از خاور به دهستان کاغه، از باختر به بخش دورود. قسمت مرکزی دهستان جلگه اغلب قرای آن در دامنۀ کوهستانی واقع است. شمال و خاور و جنوب آن کوهستانی و هوای آن معتدل و از قنات و چاه و چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، صیفی. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی زنان قالی بافی. راههای مورد استفادۀ آن مالروست. ایستگاه رودک راه آهن جنوب در این دهستان واقع است. از 38 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 6700 تن میباشد. قراء مهم دهستان عبارتند از: ترس آب، نوران، بهرام آباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار است که در 12000گزی شمال خاوری خسروآباد کنار رود خانه سرآب شهرک واقع است. هوای آن سردسیر و در تپه و ماهور قرار دارد. دارای 330 تن سکنه و آب آن از چشمه است. محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی مردم قالیچه، گلیم، جاجیم بافی است که زنان بدانها اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران، ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بِ رَ)
ده جزء دهستان راهجرد بخش دستجرد شهرستان قم سکنۀ آن 120 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، پنبه، انگور، بادام، قیسی و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آن کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ عَ یِ)
مزرعه ای است از بخش حومه شهرستان نائین، در 24هزارگزی غرب نائین و 7هزارگزی راه اردستان به نائین، در جلگۀ معتدل واقع و دارای یکصد تن سکنه است. آبش از قنات، محصولش غلات، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حشمت آباد
تصویر حشمت آباد
رودک نام جایی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیرت آباد
تصویر حیرت آباد
جایی که کسان در آن متحیر گردند محل سرگردانی
فرهنگ لغت هوشیار